- مایل گردیدن
- رغبت پیدا کردن، راغب شدن
معنی مایل گردیدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حایل شدن
ناپدید شدن پنهان شدن، در محل خود حاضر نشدن مقابل حاضر شدن
خلاص شدن نجات یافتن رستگار گشتن، به کام دل رسیدن، دست یافتن، استنباط کردن، غلبه کردن
فایت شدن: اگر غفلت و تقصیری در راه آید فرصت فایت گردد
بکمال رسیدن بی نقص شدن} و بدان انفعال تمام و کامل گردد بی آنکه تباه شود) (مصنفات بابا افضل)
مبدل گشتن: ور تیدن مبدل شدن: محنت و اندهش به بهجت و سرور مبدل گردید
متصل شدن: متصل گردد ببحر آنگاه او ره برد تا بحر همچون سیل و جو. (مثنوی)
بنگرید به محیط شدن
مریض شدن